مامان:اخ دندونم درد میکنه!
سیدحمید:عزیزدلم خوشکلم بایدمسواک بزنی
چرامواظب نبودی!!!
مواظب باش
مامان:اخ دندونم درد میکنه!
سیدحمید:عزیزدلم خوشکلم بایدمسواک بزنی
چرامواظب نبودی!!!
مواظب باش
سیدحمید:
الوبابا جیگربخر.من جیگرمیخوام !مریض شدم بایدجیگر بخورم!
پ ن:اونوقت ما بچه بودیم اوج خواسته مون بستنی کیم بود:|
برنامه سیدحمید هرشب بعداز مراسم هیئت که لامپ هارو روشن میکردن!!
دایی موجتبی بیا اسیابگرد.!!با تمام جزئیاتش ....آسیا بشین....آسیا پاشو.و......
پ ن:دایی مداح هیئت عست وباید بعد مراسم اسیا بگرد بازی کنه:دی
عروسک صدادارخوند عععع Iloveyou
ترجمه سیدحمید : خاله میگه ععع الان میام
خخخخخ
سیدحمید:سلام بیمس°تان؟؟؟ دوستم مریض شده ...تب کرده...سرما شده..
سهفه میکنه...
وای بیمس°تان جواب ممیده:(((((
سید حمید:
د`م°پیام کو؟؟
د`م°یام کو؟؟؟
د`م°پیام کو؟؟؟
چی خاله؟؟
باگریه د`م°پیام کو؟؟؟
پیداشون کرد دم پایی هاشو:))))
سیدحمید:آقاجون بیادوباره برام خونه درست کن
اقاجون:بچه مگه من نوکرتویم دم به دقیقه برات خونه بسازم.!!!
سیدحمید:آره
:دی
مامان:سید حمید کیفتو نبر بیرون بع بعی میخورتش.
سید حمید: مامان بع بعی ها برگ میخورن
خخخخخ
بابا:سیدحمید ادامس منو خوردی؟؟
سید حمید:آره
بابا:چرا؟؟مال من بود..
سیدحمید: عزیز دلم ناراحت نباش برات میخرم